مسئله 611- اگر چوب يا چيزى مانند آن را كه
شاخص مىگويند، راست در زمين هموار فرو برند، صبح كه آفتاب بيرون مىآيد سايه آن به طرف مغرب مىافتد و هر
چه آفتاب بالا مىآيد اين سايه كم مىشود و در شهرهاى ايران در اوّل ظهر شرعى به
حدّاقلّ مىرسد و سپس سايۀ آن به طرف مشرق برمىگردد و هر چه خورشيد رو به مغرب
مىرود سايه زيادتر مىگردد؛ بنابراين وقتى سايه به حدّاقلّ رسيد و دو مرتبه رو به
زياد شدن كرد معلوم مىشود ظهر شرعى شده است، ولى در بعضى شهرها مثل مكّۀ مكّرمه
كه گاهى موقع ظهر سايه به كلّى از بين مىرود، بعد از آنكه سايه دوباره پيدا شد،
معلوم مىشود ظهر شده است.
مسئله 612- مغرب موقعى است كه سرخى طرف مشرق
كه بعد از غروب آفتاب پيدا مىشود، از بين برود.
مسئله 613- نزديك اذان صبح از طرف مشرق
سپيدهاى رو به بالا حركت مىكند كه آن را فجر اوّل گويند؛ موقعى كه آن سپيده پهن
شد، فجر دوم، و اوّل وقت نماز صبح است.
مسئله 614- وقت نماز ظهر و عصر بعد از زوال
تا مغرب (تقريباً يك ربع بعد از غروب آفتاب) ولى وقت فضيلت آنها از
اوّل زوال است تا موقعى كه سايۀ شاخص به اندازۀ دو هفتم آن شود (تقريباً
صفحه 104
يك ساعت و نيم بعد از ظهر) و وقت فضيلت عصر ادامه دارد تا
موقعى كه سايۀ شاخص به چهار هفتم آن برسد (تقريباً سه ساعت بعد از ظهر) و وقت نماز
مغرب و عشا بعد از مغرب است تا اوّل اذان صبح، ولى وقت فضيلت آنها از مغرب است تا
وقتى كه سرخى طرف مغرب از بين برود (يك ساعت و نيم بعد از غروب آفتاب) و وقت فضيلت
عشا ادامه دارد تا ثلث شب (تقريباً ساعت نه و نيم) و وقت نماز صبح از اوّل طلوع فجر
است تا طلوع آفتاب و وقت فضيلت آن از طلوع فجر است تا وقتى كه سرخى طرف مشرق پيدا
شود (تقريباً يك ساعت بعد از طلوع فجر).
مسئله 615- آخر وقتِ نمازِ مغرب و عشا، طلوع
فجر است و اگر نماز مغرب يا عشا را تا نصف شب نخواند، باید تا قبل از اذان صبح
اداءاً بهجا آورد؛ ولی بهتر است نیّت ادا یا قضا نکند و نصفشب در همۀ ایّام و در
همه جا، تقریباً یازده ساعت و ربع بعد از ظهر است.
مسئله 616- اگر كسى نماز عصر را عمداً قبل از
نماز ظهر بخواند نمازش باطل است؛ مگر اينكه تا مغرب بيشتر از بهجا آوردن يك نماز
وقت نباشد كه در اين فرض اگر كسى تا اين موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا
شده و بايد نماز عصر را بخواند، و اگر كسى پيش از اين وقت اشتباهاً تمام نماز عصر
را پيش از نماز ظهر بخواند، نمازش صحيح است و همچنین است نماز مغرب و عشا.
مسئله 617- اگر پيش از خواندن نماز ظهر سهواً
مشغول نماز عصر شود و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده است، بايد نيّت را به نماز
ظهر برگرداند و بعد از آنكه نماز را تمام كرد، نماز عصر را بخواند و همينطور است
در نماز مغرب و عشا.
مسئله 618- اگر به نيّت نماز ظهر مشغول نماز
شود و در بين نماز يادش بيايد كه نماز ظهر را خوانده است، نمىتواند نيّت را به
نماز عصر برگرداند، بلكه بايد نماز را بشكند و نماز عصر را بخواند و همينطور است
در نماز مغرب و عشا.
مسئله 619- موقعى انسان مىتواند مشغول نماز شود كه اطمينان
كند وقت داخل شده است يا يك نفر ثقه به داخل شدن وقت خبر دهد؛ بنابراين اذان انسان
وقتشناس و مورد اطمينان، كافى است، چنانکه به گفتۀ منجّم ثقه هم مىتوان اكتفا
نمود.
مسئله 620- اگر يك نفر ثقه به داخل شدن وقت
خبر دهد، يا انسان اطمينان پيدا كند كه وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين
نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است و همچنين است اگر بعد از نماز
بفهمد كه تمام نماز را پيش از وقت خوانده، ولى اگر در بين نماز
صفحه 105
بفهمد وقت داخل شده يا بعد از نماز بفهمد كه
در بين نماز وقت داخل شده، نماز او صحيح است.
مسئله 621- اگر وقت نماز به قدرى تنگ است كه بهواسطۀ
بهجا آوردن بعضى از كارهاى مستحبّ نماز، مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مىشود،
بايد آن مستحب را بهجا نياورد؛ مثلاً اگر بهواسطۀ خواندن قنوت و تسبيحات مستحبّى
مقدارى از نماز بعد از وقت خوانده مىشود، بايد آنها را نخواند و اگر بخواند معصيت
كرده، ولى نماز او صحيح است.
مسئله 622- كسى كه به اندازه خواندن يك ركعت
نماز وقت دارد، بايد نماز را به نيّت ادا بخواند، ولى نبايد عمداً نماز را تا اين
وقت تأخير بيندازد.
مسئله 623- مستحب است انسان نماز را در اوّل
وقت آن بخواند و راجع به آن خيلى سفارش شده است و هرچه به اوّل وقت نزديكتر باشد
بهتر است، مگر آنكه تأخير آن از جهتى بهتر باشد، مثلاً صبر كند كه نماز را به
جماعت بخواند.
مسئله 624- اگر در بين نماز عصر شك كند كه
نماز ظهر را خوانده يا نه، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند، ولى اگر وقت به
قدرى كم است كه بعد از تمام شدن نماز، مغرب مىشود، بايد به نيّت نماز عصر نماز را
تمام كند و نماز ظهرش قضا ندارد و همچنين است در نماز مغرب و عشا.
مسئله 625- اگر انسان نمازى را كه خوانده
احتياطاً دوباره بخواند و در بين نماز يادش بيايد نمازى را كه بايد پيش از آن
بخواند نخوانده است، مىتواند نيّت را به آن نماز برگرداند، مثلاً موقعى كه نماز
عصر را احتياطاً مىخواند اگر يادش بيايد نماز ظهر را نخوانده است، مىتواند نيّت
را به نماز ظهر برگرداند.
مسئله 626- برگرداندن نيّت از نماز قضا به
نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب، جايز نيست.